مصادره کانونهای شورشی به سبک پادشاهی
حکایت نظامی که در آن مردمی ستم دیده بهجای نگرانی برای امرار معاش خود، باید برای فتنهانگیزی دشمن...نگران باشند، بسیار تلخ و دردناک است.
با نثار صدها درود بر مجاهدان راه حق، و با امید به فردایی روشن در سایه سار سازمان دهندگان رهایی از ظلم و ستم نظام آخوندی، همچنین با سلام بر شهیدان مجاهدی که سالها در راه مبارزه حق علیه باطل، فساد ناشی از قدرت، بیعدالتیهای فراوان و نبود عدالت اجتماعی و کرامت انسانی و... خون خود را نثار کرده و همچنان یاران دیگر، مبارزه برای رسیدن به ایرانی آزاد را توسط ادامه دهندگان راه آنان در پیش گرفتهاند، از خدای بزرگ موفقیت در این راه را طلب میکنیم.
با شروع فعالیتهای میدانی سازمان مجاهدین خلق؛ رهبری و هدایت مردم در رسیدن به اهداف خود، کانونهای شورشی توان مقابلهای مردم را در اصناف مختلف نسبت به همین مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، بیش ازپیش تقویت نموده و مردم با حمایت و هدایت سازمان مجاهدین خلق توانستند به برخی از خواستههای مطلوب و عادی خود برسند.همان خواستههایی که حکومت فاسد آخوندی بدون در نظر گرفتن حداقلها در خصوص حق و حقوق پایمال شده برای این اقشار زحمتکش نادیده گرفته و در برابر اعتراضات و تحصن این مردم ستم دیده، دست بر آتش، انواع روشهای سرکوبگرایانه را اجرا میکند و نیروهای امنیتی خود را که برای همین موارد تربیت کرده و به نوعی جیرهخوار حکومت هستند را در میان معترضان میکشاند. از دستگیریهای بیامان معلمان گرفته تا بیخبری از بازداشت شدگان خود حکایتی از نقض حقوقبشر را نشان میدهد.
از سوی دیگر مردم با دیدن چنین برخوردهایی بیش ازپیش نسبت به چنین اقداماتی از سمت و سوی حکومت ناراضیتر شده و به نوعی شمارش معکوس نابودی این نظام کثیف را با شعار « من یک براندازم» مهیا میکند.
در تازهترین اخبار این روزها شاهد هستیم که پسر محمدرضا پهلوی از آب گلآلود ماهیهای خود را صید میکند، این به آن معناست که نه تنها در این سالهایی که گذشت مانند سازمان مجاهدین برای رهایی خلق ایران تلاشی نداشته، بلکه امروز با ادعای اینکه بهدنبال ایجاد جمهوریت در ایران است تغییر استراتژیکی در اهداف خود ایجاد نموده و تلاش دارد از رهبری سازمان و تنها آلترناتیو حکومت ریاکاران فاسد در ایران، بهرههای خود را طلب کند و مدیریت بیمقدار خود را با محوریت کانونهای شورشی همآهنگ نماید.
این موضوع را میتوان در مصاحبه اخیر این فرد در شبکه فارسی زبان ایران اینترنشنال مشاهده کرد، مصاحبهیی که در آن پسر پهلوی ادعا دارد هدف او نجات ایران است و دنبال قدرت نیست، همچنین مدیریت او سبب ارتباط گیری و پل زدنها با مردم برای پیشبرد اعتراضات مردمی در تودههای جامعه مانند معلمان، کامیونداران و بازاریان و... بوده است.
وی در این مصاحبه به گونهای خود را مدیر و رهبر اعتراضات مطرح میکند و اشاره دارد به اینکه آموزش، راهنمایی، متد مبارزه و... برای نافرمانیهای مدنی توسط این فرد صورت گرفته و اکنون مردم با سیاستهای وی به چنین قدرتی دست یافتهاند.
گویی پسر پهلوی فراموش کرده است که اگر تلاشهای سازمان در راهاندازی این اعتصابات و تحصنها نبود اکنون کانونهای شورشی بهعنوان یکی از بزرگترین تهدیدات برای جمهوری ریاکاران فاسد به حساب نمیآمد و خواب را از چشمانشان نمیگرفت.
اکنون پسر پهلوی فضای قیام مردمی را مهیا دیده و میخواهد از این وضعیت بهترین استفاده را برده و نقش رهبری اصلی و سازمان دهنده در آن را کم رنگ نماید، و با ادعای مضحکی، وی ادعای راهاندازی حکومت جمهوریت در ایران را حتی بدون حضور خود را اعلام میکند تا بتواند محبوبیتی در این جملات برای خود کسب کند.
کاملا مشخص است که نه تنها طرفداران سازمان مجاهدین در ایران و دنیا، بلکه همه اقشار و اصناف در ایران بر این موضوع اعتقاد داشته که رهبری سازمان برای قیامهای مردمی بینظیر بوده و بر ماست آگاه باشیم و اجازه ندهیم سیستم پادشاهی با داشتن بهانهای بهنام جمهوریت و بازی با کلمات بخواهد از این وضعیت استفاده شخصی نماید.
کسری مدنی