شعر و پیامی از علیرضا - مشهد
وقتی دیدم.........
درشکه را اسب میکشد
و انعام را درشکه چی میبرد
و به چشمان اسب چشمبند زده، بر دهانش پوزبند
تا کم ببیند و کم بخورد و دم نزند!
همه چیز را فهمیدم...............
تداعی تراژدی غمانگیز
زندگی فلاکت بار
مردم نگون بختی که
روی گنج نشسته اند
ولی از جهل و فقر و بدبختی
رنج میبرند!
ما دانشجویان مشهد از مسعود پهلوانی که از دی ۹۶ در بند است حمایت میکنیم.