گزارش یک پرسنل ستاد ناجا به مردم: تنها راه پیروزی مردم «تداوم و تداوم اعتراضات» است/ به خدا ما هم آدمیم/ کادرهای ناجا ریزش زیادی داشتهاند.
بنده یکی از پرسنل ستادی نیروی انتظامی هستم. بنابه وظیفه خودم و قسمی که در حفظ و حراست و صیانت از جان و مال مردم گفتهام، خواستم جهت آگاهی و اطلاع هموطنان غیور خود، عرائضی را خدمتتان طرح کنم که میتواند بهصورت صددرصد کمکی برای برادران و خواهران من در گوشه و کنار خیابانها برای گرفتن کمترین حقشان از این نظام ضعیف کش و خونخوار باشد.
اولین و مهمترین مسأله مطرح شده در کادر و محل خدمت بنده که منطقه یافت آباد را شامل میشود، و کلیه پرسنل رده بالای ناجا که «نفر سومِ تصمیمگیر و طراح سرکوب» تظاهرات مسالمتآمیز مردم بیپناه و دست خالی کشورم را رصد میکنند آن است که:
💠 هر گاه مردم از چند طرف، «تأکید میکنم از چند طرف» به سمت نیروها هجوم ببرند، از کلیه پرسنل خواسته شده که یک نقطهٔ گریز را باز کنند تا کادر بتواند از آن نقطه فرار و به سمت دیگری بروند و دوباره با جمع شدن در جایی دیگر، نقشه دقیق کشیده و با ایجاد رعب و وحشت، به سمت مردم یورش ببرند. کلیه تأکیداتشان این است: «ایجاد رعب و وحشت از قبیل سر و صدای موتورها و فریاد زدن با صدای بلند»
به مردم اطلاعرسانی کنید که در هیچ صورت از سروصداهای ایجاد شده وحشت نکنند و متفرق نشوند. در صورت متفرق شدن یکجا جمع شوند و از خودشان دفاع کنند.
اولویت کادر ناجا فقط پراکنده کردن مردم است و بعد دستگیری.
💠 نکته دوم و تاثیرگذار:
اکنون در تهران و علیالخصوص مرکز درگیریها، بهخاطر تظاهرات مردم در تابستان، کلیه پرسنل و کادر ناجا بهرغم میل باطنیشان، مجبور به پوشیدن یکسری لباس از الیاف کتان سخت و جلیقه ضد گلوله و ضدآتش شدهاند.
لذا چون گرمای هوا در اواسط روز گاهی به چهل درجه نیز میرسد کلیه پرسنل و نیروی ضدشورش، ظرف تنها یکساعت، فقط یکساعت کلیه نیرو و قوای درونیشان بهعلت گرمای زیاد، تحلیل میرود و قابلیت واکنش سریع و به موقع را ندارند. پس مردم میتوانند راحتتر به مقابله با آنان بپردازند.
💠 نکته سوم اینکه فقط اگر روز دیگر تظاهرات تداوم داشته باشد، پرسنل ضدشورش بهطور کلی از پا در میآیند.
میخواهم بگویم رمز پیروزی مردم، «تداوم و تداوم اعتراض» است. نترسید؛ به خدا فقط بهخاطر همین سه روز از تظاهرات و اعتراضات مردم، کل نیرو در حال تحلیل رفتن است.
بنده خودم خیلی سختی کشیدهام تا به جایگاهی که اکنون دارم رسیدم، ولی به خدا ناراضیام که برادران و خواهرانم توسط همکاران من کتک بخورند، شکنجه شوند و بازداشت شوند. این چند روز خیلیها را دستگیر کردند و آوردند و ما برایشان پروندهسازی کردیم. قریب پنجاه درصدمان بغض میکنیم وقتی هموطنان بیدفاعمان را اینجا میبینیم. خیلیها مهندسند، خیلیها بیکارند. خیلیها مغازهدار. اکثراًً پدر چند بچه هستند و دیگر کارد به استخوانشان رسیده است.
من خودم چندین بار رفتهام در سرویس بهداشتی گریه کردهام، اصلاً راضی نیستم این وضعیت ادامه داشته باشد، اما تنها راه پیروزی مردم، «فقط تداوم و تداوم اعتراضات» است.
به هموطنان من بگویید که در این چند هفته گذشته، کادر ما ریزش داشته است. احساسات نیروهایمان را من خودم شاهد بودهام و نمیتوانیم این همه بیعدالتی را ببینیم و ساکت بنشینیم. بابا ما هم آدمیم.