یکی از موضوعاتی که بعد از صحبتهای روحانی در دانشگاه به جنجال در رسانهها کشید، پیشنهاد رفراندم بود. موضوعی که برخی آن را دود و دم روحانی برای فرار از پاسخگویی و برخی عاملی برای پوشاندن ورشکستگی و یا فریب جدید تبلیغاتی تفسیر کردند.
آخوند علیرضا سلیمی، عضو مجلس آخوندی، گفت: «روحانی با اظهاراتش گرد و خاک بلند میکند تا از پاسخگویی به نهادهای نظارتی فرار کند. بهتر است رئیسجمهور به جای رفراندم پاسخگوی انحراف ۶۸درصدی از بودجه، افزایش بیکاری، کاهش تورم و بحران مسکن باشد».
روزنامهٔ جوان ۲۵مهر ضمن اشاره به پیشنهاد رفراندم برای خروج از بنبست ۴۰ساله نوشت: «فعالان سیاسی به پیشنهاد رفراندم روحانی واکنش نشان دادند و گفتند در مقابل صندلیهای خالی و در خلوتترین افتتاحیههای ۴۰سال اخیر دانشگاهها چگونه از همهپرسی برای چیزهایی که ۴۰سال است درباره آن بحث میکنیم، سخن میگویید»؟!
حتی روزنامههای همسوی باند خودش هم رفراندم را کارت سوختهای توصیف کردند که در گذشته هم روحانی در جریان بحرانهای لاعلاج نظام مطرح کرده بود.
روزنامهٔ جهان صنعت با اشاره به اینکه هدف از رفراندم زمینهسازی برای ایجاد رابطه با آمریکا است، نوشت: «با سیاست فشل و فاقد برنامهای که او و تیمش در حوزه اقتصاد نشان دادهاند، نه تنها نیاز به اختیارات ویژه و برگزاری رفراندم نیست بلکه دولت او بیتدبیرتر و ناکارآمدتر از آن است که این اختیارات ویژه یا برگزاری رفراندم بخواهد به فریادش برسد».
سؤال: آیا در میان باندهای غارتگر هم چشماندازی برای خروج از بنبست ۴۱ساله دیده نمیشود؟